نوشته هایی که پیشکش او می شود

متن مرتبط با «کاش می شد آدمی وطنش را» در سایت نوشته هایی که پیشکش او می شود نوشته شده است

خدایا تو اونی هستی که من دوست دارم، من رو هم به گونه ای قرار بده که تو دوست داری و می پسندی...

  • ای تمام زندگی من، ای رحمان و ای رحیم من، رهایم نکن ای همیشگی من، دلتنگم به اندازه تمام روزهای نبودم می خواهم دل به تو بسپارم مرا به حال خودم وا مگذار، می خواهم بابت هر شبی که بی شکر تو سر بر بالین گذاشتم ایاک نعبد بگویم، می خواهم بابت هر صبحی که بی سلام تو آغاز کردم ایاک نستعین بگویم، می خواهم بابت هر گرهی که به دست تو باز شد الحمد الله بگویم، می خواهم بابت هر گرهی که بدست من کور شد اهدنا صراط المستقیم بگویم، دنیای من، تو پایان هر جستجوی منی، خطا از من است که گاه گُداری تو را فراموش می کنم، خدایا سایه رحمتت را بر گناهانم بینداز و ابر مهربانی ات را به سوی عیب هایم بفرست، خدایا می دانم که تو هر لحظه با منی، می شنوی و می بینی، و می دانی یک آفریده به چه کسی جز آفریدگارش پناه می برد که خودت گفته ای: “وَ تُعِزُ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ” که عزت و ذلت ما به دست توست، ناجی من باش ... + نوشته شده در ۱۴۰۳/۰۲/۱۲ ساعت 11:28 توسط محمد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ای ستار العیوب آنقدر گناهانم را پوشاندی که خودم هم باورم شد عیبی ندارم...

  • سلام خدای خوبم می دانم چیزهای زیادی به من داده ای که من قدرش را نمی دانم، می خواهم مرا به آن آگاه و راضی کنی تا کوچکی چیزهایی که ندارمش آرامشم را به هم نزند، خدای نازنینم در لابلای دلواپسی هایم خودم را کارم را به تو می سپارم و دلم به تو قرص است که خودت گفتی من همیشه حواسم به تو هست هر لحظه و هر ثانیه تو را میشنوم و می بینمت، خدای من تو نگفته ها را می دانی، نرفته ها را هم بلدی و گره های سخت به دست تو گشوده می شود و می دانم که تو اگر خیری برای کسی بخواهی هیچکس نمی تواند مانع لطفت شود، پس به دلشوره هایمان پایان بده ای بهترین حافظ و مهربانترین مهربانان ناجی من باش... + نوشته شده در ۱۴۰۳/۰۲/۱۷ ساعت 11:13 توسط محمد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • می خواهم خیریه ای راه بیاندازم به نفع دلهای تنگ و تو مدعو اختصاصی آن باشی...

  • وقتی می گویم ما بر سر آن عهد که بستیم نشستیم یعنی می خواهم صدای تو را نقاشی کنم دلتنگیت را، اندوهت را، می خواهم آنگونه باشم که وقتی نوشته هایم را می خوانی بی هوا چشمانت خیس شود می خواهم به گونه ای باشم که سمفونی واژه هایم تو را بی تاب کند می خواهم عطش کلماتم را حس کنی می خواهم دنیایت را پر کنم از دیوانگی، از خواستن های بی دلیل می خواهم این خیالاتی که هر روز پناهنده اش می شوم واژه هایی شوند و برسند به تو ... کاش می دانستی ....کاش نشانی از تو داشتم ... + نوشته شده در ۱۴۰۱/۰۲/۳۱ ساعت 16:50 توسط محمد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سلام به کسی که تمام هذیان ها و واژه های سمج طغیان کرده شعرم را با بودنش به عاشقانه مبدل می کند

  • تمام حجم دلتنگی من ، مخاطب تمام هذیان هایم سراغم را دیگر نمی گیری .... رویای لاجوردی من بگذار گاه گاهی از حالت جویا شوم می خواهم گوشه ذهنت باشم همان گوشه ای که خاک می خورد ولی هست... کاش من هم می توانستم مثل این کلمات دستانت را بگیرم به چشمانم بکشم و یک دل سیر بو کنم ای غریبه ترین آشنای من + نوشته شده در  ۱۳۹۹/۰۴/۲۲ساعت 12:32  توسط محمد  |  , ...ادامه مطلب

  • تو را کم دارم...

  • عشق تو تمام نمی شود حتی با خداحافظی هایت حتی با ندیدن هایت و من آموختم از تو که عشق دوام آوردن در این دوری هاست در این فاصله های نبودنت خیلی مشتاقم بدانم الان حالت چگونه است ولی چه فایده که هیچ نشانی از تو ندارم هیچ .... + نوشته شده در  ۱۳۹۹/۰۶/۱۸ساعت 11:44  توسط محمد  |  , ...ادامه مطلب

  • خدایا همیشه مواظب نقاشی کوچکت باش

  • بی آنکه با خبر باشی سمفونی یادت جولان می دهد در خیالم می آیم دستان پر از بی تابیت را می گیرم یادت هست گفتی که من و تو مسافري هستیم با دلهره های کماکان مضطرب از مقصد و این منم که باز هر روز دستت را م, ...ادامه مطلب

  • خدایا هوای این بنده کوچکت را داشته باش

  • این که هیچ قدرتی بالاتر از تو در دنیا وجود ندارد به من آرامش می دهد این که با تو حرف می زنم به من آرامش می دهد این که مورد قضاوت بی جا قرار نمی گیرم به من ارامش می دهد این که تو خیر مطلقی به من آرامش, ...ادامه مطلب

  • گرم ياد آوری يا نه من از يادت نمي کاهم تو را من چشم در راهم ...

  • می دانی وقتی نیستیباید تا کجا راه برومتا تمام شویتا تمام شومتا دلتنگیت قطره قطره تمامم کند ....., ...ادامه مطلب

  • من و باران

  • دقیقه ها می گذرند و باران از سر شب مدام می بارد در این هوای بهاری چقدر دلم هوای تو را دارد تویی که با بودنت روزهایم رنگین کمانی می شد و خیالم هر روز تا خدا قد می کشید و می شدم مغرورترین و رهاترین مر, ...ادامه مطلب

  • به این شوق نفس می کشم که با نسیمی که رفتی برگردی!

  • هر کسی "تو"یی دارد و همیشه در تمام حالت هایش به "تو"یی فکر می کند و چقدر دوست داشتنی هستند این "تو" هایی که تا آخر خوبند و تا آخر با تو می مانند و تو با تکرار اسمش عشق می ورزی همان "تو"یی که تمام لبخندها ، ترانه ها و تمام خودت را برایش پس انداز می کنی که روزی بگویی :تقدیم به تو, ...ادامه مطلب

  • کسی میان واژه هایم پا می گذارد....

  • در من کسی باز یاد تو افتاد.... بگو که تو متن عاشقانه کدام سبکی که به این زیبایی کلماتم را به هم گره می زنی کلماتی که عجولند تا واژه شوند برای تو بگو تو چگونه با نگاهت هذیان های بی در و پیکرم را وزن می, ...ادامه مطلب

  • مرا خیس بارانت کن خیس تنهایی و دلتنگی

  • می خواهم خاطره ها را بهانه کنم که باز از تو بنویسم از تو بنویسم تا شاید کمی از دلتنتگی هایم با بردن نامت کاسته شود که می دانم کسی هست که خط خطی های شبانه ام را بخواند که شعر هایم بی کس نخواهد ماند دیشب گلهایی که فرستاده بودی را گرفتم و نمی دانی چه خوشحال شدم ای آرامش عاشقانه هایم امشب برای گفتن از تو واژه ها بی قراری می کنند کاش من هم چون این واژه ها به تو می رسیدم خدایا این دلخوشیم را که هر روز برای سلامتیش دعا می کنم را از من نگیر, ...ادامه مطلب

  • کاش می شد شبی به خواب واژگانم می آمدی....

  • خدایا به هیچ چیز این دنیا اعتباری نیست همو نایی که روزی می گفتن اگه یه ساعت از ما بی خبر باشن دیونه می شن همونایی که تو هر کلمه شون می گفتن مواظب خودت باش ...روزی چنان بی دلیل می رن که ماها و سالا به یادمون نمی افتن به هیچ چیز این دنیا اعتباری نیست به هیچ چیز....+ نوشته شده در  ۱۳۹۶/۱۱/۳۰ساعت 17:13  توسط محمد  |  Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خدایا التماس دست هایم را ببین....

  • خدایا التماس دست هایم را ببین....هر از گاهی که دلم می گیرد تو را یاد می کنم گاهی با واژه های دلتنگیم و گاهی با هذیان های آوار شده بر روی کاغذم ،دلم می گیرد یادت را بر می دارم و می روم کنار پنجره بخار گرفته از تنهاییم، دوباره باز خط خطی های با تو بودنت را مرور می کنم  دور چشمم خیس می شود و باز تو را می بینم در ضربانم در لحظه لحظه زندگیم و هر بار می گویم , ...ادامه مطلب

  • به ترانه مى سُرايم ياد تو را و به بند مى كشم ذره ، ذره ى محال تو را...

  • دلتنگی هایم را پهن می کنم کلماتی را که هی می خواهند مرا بی خیال تو کنند بیرون می کشم بغض، صدایم می زند و شب هذیان هایم تو را فریاد قلم بر می دارم می نویسم جملاتی بی فعل و قافیه و سکوت سرد بی تو واژه ها را می کشاند به گریه یادت بهانه می شود ، بهانه دلتنگی و بی قراری و باز کلماتم گیج نبودنت می شوند می آویزند و پیچک می شوند و بی اختیار سراغت را می گیرند جای خالیت ، سکوتت می کشاندم تا گریه تا هق هق و چه سخت است گرفتار یکی در خیال بودن که تنها دلگرمیش این صفحه مجازی است و بس همیشه یادت باشد تو فرشته کسی هستی حتی اگر ندانی او در انتظار دیدنت لحظه شماری می کند و همیشه برایت عشق آرزو می کند و یک باغ پر بنفشه  ..... + نوشته شده در  ۱۳۹۶/۰۵/۱۸ساعت 8:15  توسط محمد  |  , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها