خدایا التماس دست هایم را ببین....

ساخت وبلاگ

هر از گاهی که دلم می گیرد تو را یاد می کنم گاهی با واژه های دلتنگیم و گاهی با هذیان های آوار شده بر روی کاغذم ،دلم می گیرد یادت را بر می دارم و می روم کنار پنجره بخار گرفته از تنهاییم، دوباره باز خط خطی های با تو بودنت را مرور می کنم  دور چشمم خیس می شود و باز تو را می بینم در ضربانم در لحظه لحظه زندگیم و هر بار می گویم با صدایی بلند تر از همیشه تو را دوست دارم و هیچ پایانی برای احساس من به تو نیست و مثل همیشه از تو می خواهم نیم نگاهی به دل من و دلتنگی من داشته باشی و همیشه مواظب نقاشی کوچکت باشی که من به جز تو کسی رو ندارم لالایی مهربانم.....

+نوشته شده در  ۱۳۹۷/۰۱/۱۵ساعت 10:55  توسط محمد  | 

نوشته هایی که پیشکش او می شود...
ما را در سایت نوشته هایی که پیشکش او می شود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8persian109 بازدید : 109 تاريخ : سه شنبه 21 فروردين 1397 ساعت: 20:59