هوای ابری دقیقه های بی تو

ساخت وبلاگ

کلمات ...

 این همدمان همیشگی من

گاهی می خواهند دستم را بگیرند و ببرند به یک جای دنج

می خواهند غافلگیرم کنند

هی هواسم را پرت می کنند تا من نفهمم که می خواهند از تو بگویند

با هم حرف می زنند پچ پچ می کنند نام تو را به زبان می آورند

گویی آنها هم مثل من دلشان برای تو تنگ شده اند

فکر می کنم می خواهند عاشقانه شوند برای تو برای دوست داشتن هایت

راستی تو به کلمات بگو که این قدر طرح و نقشه نریزند برای دوست داشتنت

بگو که من نیستم بگو قرار نیست بیایم

ولی چه فایده آنها گوششان به این حرفها بدهکار نیست

آنها تو را می خواهند انگار همه آنها بوی تو را گرفته اند بوی دستانت بوی بودن هایت

شما بگو به کلمات چه بگویم

این که نمی شود هر بار از چشمانت بنویسند و تو با نبودن هایت پیچکی شوی بر پر و پای ثانیه هایشان

تو خیال می کنی نباشی دل کلمات برایت تنگ نمی شود ؟

وقتی پر از خالی نبودن هایت می شوند

وقتی حال دلشان خراب است و هیچ واژه ای تسکین شان نمی دهد

تو بگو چه بگویم با کلمات

کلماتی که به صف شده اند و منتظرند

برخیز و بیا

بیا کمی دل کلمات را بدست آور ....

نوشته هایی که پیشکش او می شود...
ما را در سایت نوشته هایی که پیشکش او می شود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8persian109 بازدید : 106 تاريخ : پنجشنبه 27 دی 1397 ساعت: 15:07